الکران (روستای مرزی علیکران)

____ پایگاه اطلاع رسانی روستای الکران _____ مدیران وب سایت : رحیم طالبی و رضا غریبی

الکران (روستای مرزی علیکران)

____ پایگاه اطلاع رسانی روستای الکران _____ مدیران وب سایت : رحیم طالبی و رضا غریبی

با سلام

این وب سایت با همکاری رضا غریبی الکران فرزند حاج قلیچ خان غریبی و
رحیم طالبی الکران فرزند حاج ابوطالب ایجاد شده است.
این پایگاه اطلاع رسانی جهت درج اطلاعات روستای الکران و معرفی شخصیت ها و اهالی روستا ایجاد شده است.
از بزرگواران تقاضا داریم جهت اداره بهتر این وب سایت ما را یاری فرمایند.


رحیم طالبی فرزند حاج ابوطالب باز نشسته
rahimtalebi44@yahoo.com




رضا غریبی فرزند حاج قلیچ خان غریبی
دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس
علم اطلاعات و دانش شناسی
نویسنده و شاعر
reza.gharibi272@gmail.com

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳۰ دی ۹۹، ۱۸:۲۰ - یاسر صدری
    عالی

آخرین مدرک

يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۰۹ ب.ظ

 

همشهریان محترم

از ابتدای راه اندازی سایت الکران ، خیلی از اهالی افتخار آفرین الکران با نشان دادن مدرک خود تا توانستند  پو ز  دادند ! البته هیچکدام از آنان قصد پوز دادن را نداشتند ، بلکه این ما بودیم که با به نمایش گذاشتن مدارک آنان پوز می دادیم  ، اما اکنون نوبتی هم که باشد نوبت خودم است ! تا کی می خواهم با مدرک دیگران پوز بدهم  ؟ معتقدم مدرک خودم بالاترین مدرک است و هیچکس همانند ان را ندارد ولی خوب چه فایده ، هیچکس تا بحال آن را ندیده  !  منتهی من نه آقا رضا غریبی الکران هستم که شاعر و پژوهشگر و نویسنده باشم  ، نه برادران دشتی الکران  هستم که تآلیفات متعددی داشته باشم  ، نه مهندس داوود صولتی الکران  هستم که مدالهای رنگا رنگ علمی بین المللی داشته باشم  ، نه آقای دکتر محمد اسلامی الکران هستم که در برترین دانشگاهای کشور دانشجوی برتر باشم  ، نه استا مرشد و نه استا میخوش هستم که معمار چیره دست بوده و بیایم و مسجد روستا را با کمک اهالی در کمتر از 6 ماه ساخته و به بهره برداری برسانم  !!  ، نه آقای حسین مطیع الکران هستم  که هم وکیل باشم و هم کوهنورد و هم دارای کمربند های سیاه و مشکی و نقره ای ، نه آقای حاج احد عطایی الکران هستم که کارخانه سوسیس و کالباس در شرق تهران داشته باشم  ، نه آقای حاج عارف همرنگ الکران هستم که همان کارخانه را در غرب تهران داشته باشم ،

 

                                    آقای حاج سلطان نیکپور الکران در حال مداحی

نه آقای حاج سلطان نیکپور الکران هستم که هم مداح باشم و هم کارخانه شیر آلات بهداشتی در جنوب تهران داشته باشم  ، نه آقای حاج فریدون محمدی الکران هستم که بی ریا و بی ادعا و فقط به فکر حل مشکلات روستا آن هم خیلی وقتها از جیب شخصی خود  باشم ، نه آقای علی پناه نوروزی و نه آقای حسن برزین هستم که شاعر باشم ،

                                         گوردیم بی بیم  پنجردن باخیردی

                        منی گوردی رحیم رحیم چاغیردی

 

نه فرزندان کربلایی عباس هستم که در عین نیکو صفتی و شایستگی  اما خاکی باشم  و نگذارم درب مسجد روستا در ماه محرم بسته باشد ، ونه آقای حاج امن نوری چتر باز هستم که مرد مردانه یک روز لباس سربازی را برتن نموده و پس از 24 ماه آن را از تن در آورده و به خانه برگردم  بدون حتی یک روز مرخصی !! تا جایی که اهالی الکران تا روستای خلیفلو برای پیشواز از ایشان آمده بودند .

 

                                 خانم بلوری در حال بافتن تابلو فرش

نه خانم بلوری هستم که هنرمند بوده و برای هر کدام از فرزندانم تابلو آیه وان یکادوالذین.... بعنوان یادگاری هدیه داده باشم .

 

                         بانوی الکرانی و همسر محترمشان آقای محمودی

 و نه خانم بانوی الکرانی هستم که با داشتن تحصیلات عالیه دانشگاهی با همشهریانم با تواضع و فروتنی آن هم با نگارش متنهای تحسین بر انگیز  سخن بگویم ، و نه آفای خداشکر هستم که در عین داشتن بعضی خصوصیات ، دارای صفات مردانه و متعصب باشم .  و نه آقای علی شکری هستم که از هر انگشتم  یک هنر بریزد .

 

 

 

خلاحصه همشهریان عزیز ملاحظه نمودید که این بندهء حقیر هیچکدام از شما ها نمی توانم باشم  ، من طبق مدرکی که دارم  فقط یک روستایی هستم و بس ، این هم مدرکم .

 

 

حالا اگر احدی از شما ها مدرکی بالاتر از این دارید ( حتی معادل آن هم مورد قبول نیست ) که من مخلص شما هستم ، در غیر این صورت ، اول و آخر روستایی بودن ، اول و آخر دهاتی بودن  خودم هستم  !

                                

 اثری از هنرمند فقید  پرویز یاحقی که حق زیادی بر گردن موسیقی این مملکت دارد .

 

 

  • ۹۶/۰۱/۱۳
  • نویسندگان ــــــــ رحیم طالبــی ــــــــــ رضا غــریبـی

نظرات  (۶)

سلام آقا رحیم
تو گفتی من این نیستم ، آن نیستم و.....
یادت رفت بگی که تو گلی گل ،  همانند همین گلهایی که  علی آقا در نزد آنان ایستاده
پاسخ:
 علیکم السلام

به قول سعدی
گل همین پنج روز و شش باشد
 این گلستان ( که خوانندگان این سایت باشند ) همیشه خوش باشند .

سلام و عرض ادب
آخرین مطلبی که خوانده بودم(تا این موقع)چشم های خیس باران بود.با دیدن این همه مطلب با خودم گفتم منو این همه بی مهری؟؟؟عجب.
البته تقصیر من نیست تقصیر لب تاپمه که باهام نمیسازه.هی میخوام عوضش کنم اما خب نمیشه.(یعنی کاسیبوغ)
این لب تاپ تمام کارهای مرا روی زمین گذاشته.عید هم از طرف دیگر و مهمون پشت مهمون باعث شده هنوز به خودمون نیاییم.
شرمنده آقای طالبی هم هستیم که نتونستیم پیشنهادشان را عملی کنیم.که دلایل زیادی دارد.و خدمتشان عرض خواهم کرد.
در مورد مدرک عرض کنم که وقتی تراکتور را میبینم با خودم فکر میکنم خدایا اینو چجوری میرونن؟یعنی من اگه فقط یک متر تراکتور برونم احساس خواهم کرد توانمندترین آدم روی زمینم.خلاصه همه ی این الکرانیها توانمندن الا من.چون اگه توانمند بودم اسمم تو این تقریریه میومد.واقعیت رو باید قبول کرد دیگه.منم قبول کردم.اما توانمندیهای دوستان الکرانی مرا آنقدر خوشحال میکند که در پوست خود نمیگنجم.آغا کف ائلیم با کف ائلیم.واقعیت این است که وقتی پدرم از الکران برایم تعریف میکند حس میکنم که من هم آنجا بوده ام و سالیان سال آنجا زندگی کرده ام در حالی که تا 18 سالگی به الکران نرفته بودم.نام الکران به من حس غرور میدهد.وقتی کوهها ی الکران را میبینم احساس میکنم که با روسها میجنگم.حس عمویم علی دشتی که هیچوقت ندیدمش و با خودم میگویم ای کاش میدیدمش.حس پدر پدر بزرگم عظیم خان که برایم جالب است.حس مادر پدر بزرگم آقابانو که دوست دارم دمی در بغلش باشم.دلیل این حسها را نمیدانم اما این حس ها را دارم.احساس میکنم یک چیزی در الکران  هست که باید کشف کنم.من هم مانند پدرم و عمه هایم دلم برای الکران قدیم تنگ میشود.همه ساله اول یا دوم عید به زیارت اهل قبور میروم و با تمام وجود فاتحه میخوانم.الکران من اینگونه است و نمیدانم چرا.
اما تا به حال کاری برای الکران نکرده ام و امیداوارم که بتوانم در آینده برای این روستا خدمتی بکنم.
آقای طالبی در مورد شورا گفتین و دلم را خون کردین.چون در اردبیل و محلات سیزدهگانه بزرگ شدم یک دل دیگرم نیز در این محلات است.محلاتی که قربانی افراد سودجو و قدرت طلب شده است.محلاتی که در زمان انتخابات به یاد کاندیداها میافتد چون میدانند تعیین کننده هستیم.وقتی شورای فعلی اردبیل را میبینم به یاد جمله حضرت علی میافتم که میگفت امان از این شورا(شورای شش نفره ای که عمر برای انتخاب خلیفه تعیین کرده بود).کاندیداهای شورای الکران را که دیدم با خود گفتم چرا مثل این کاندیداها در اردبیل نیستن که شعور دارن و میتوان برایشان دست زد.آخه به قول دوستم که کاندید شده و ما هم از ایشان حمایت میکنیم: برای آدم بیشعور نمیتوانم دست بزنم.

مطلب زیاد شد.دوستون دارم.بقیش بمونه برای پست های بعدی.و من الله توفیق.


پاسخ:
 به ، به  آقا معلم  سلام وعلیکم

وه چه خوب آمدی صفا کردی                چه عجب شد که یاد ما کردی
ای بسا آرزوت می کردم                     خوب شد آمدی صفا کردی
 آفتاب از کدام سمت دمید                  که تو امروز یاد ما کردی
از چه دستی سحر بلند شدی              که تفقد به بینوا کردی
قلم پا به اختیار تو بود                         یا ز سهو القلم خطا کردی
بی وفایی مگر چه عیبی داشت            که پشیمان شدی و وفا کردی
هیچ دیدی که اندر این مدت                  از فراغت به ما چه کردی

  جوابیه زیاد شد ، بقیه اش در فرصت بعدی انشاالله  .            

  • بانوی الکرانی
  • سلام علیکم 
    برادر بزرگوار شما خود نمونه ی یک انسان کامل هستید، مردی دارای عزمی نیرومند واخلاقی متین که نه تنها موجب افتخارو اعتبار الکران بلکه ارشق هستید خداوند به شما و تمام الکرانی های عزیز طول عمر باعزت و افتخار عنایت فرماید
    سلام
    جناب اقای طالبی عزیز کسب مدرک محبت مخاطبین شرط است که شما انسان با محبت بودین و هستین وانرا بدست اورده اید  و جای بسیار شکر‌ دارد 

    سپاس


    پاسخ:
    علیکم السلام

     بله ، خدا را شاکرم از این همه محبت همشهریان ، و خود را خاک پای همهء همشهریان میدانم  و اگر نبود بزرگواری و همراهی همشهریان ، چه مرد و چه زن ، قطعاً خود به تنهایی عاجز از ادامهء راه بودم .

      بر سر آنم که گر ز دست بر آید           دست به کاری زنم که غصه سر آید
  • از بانوان روستا
  • سلام به مدیران محترم و خوانندگان گرامی و همچنین اظهار نظر کنندگان فهیم .

    و خطاب به آقای طالبی باید گفت

     ای برادر  تو همه اندیشه ای
    پاسخ:
    علیکم السلام
    متشکر از تماس سر کار با وبسایت روستا
    نتیجه تربیت و پرورش شما مادران و خواهران روستا است که چنین فرزندانی که حقیر فقط یکی از کوچکترین آنان می باشم بوجود آمده اند .

  • ابراهیم اسلامی
  • خوشا به حالت ای روستایی                               هم شاد و خرم هم باصفایی

    ضمنا" آقای طالبی شما بزرگوارتر از این حرفا هستی.
    پاسخ:
    نه آقا ، همون جمله اولت خیلی مطلوب و دلچسب است . تو این دور و زمانه خوشا بحال آنهایی که در روستا زندگی می کنند . 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی