تسلیئت 7
انا لله و انا الیه راجعون
مشروح گزارش این مجلس و عکسهای مربوطه را در ادامه مطلب لطفآ بخوانید ، با تشکر از آقا مصطفی عزیز ( یکی از فرزندان کربلایی عباس عمی ) که در تهیه این گزارش و همچنین در پذیرایی از مدعوین زحمت زیادی کشیدند .
با کمال تآثر و تاسف با خبر شدیم خانم دلشاد نیک پور ( همسر مرحوم حسینقلی و مادر گرامی آقایان یحیی و علی محمدیان ) ندای حق را لبیک گفتند
آقایان یحیی و علی محمدیان ،
تسلئیت واژه کوچکی است در مقابل غم از دست دادن مادر گرامیتان ، همهء اهالی روستای الکران را در غم خود شریک بدانید .
به همین مناسبت مجلس یاد بودی در95/5/14 از ساعت 11 الی 14 در مسجد جامع روستای الکران منعقد می گردد .
مجلس در ساعت مقرر تشکیل گردید ، خیلی ها آمده بودند ، خیلی بیشتر از حد تصور ، از تهران ، اردبیل ، پارس آباد ، شرفه ،رضی و روستاهای اطراف ،
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
حقیر نیز به اتفاق پدرم توفیق شرکت در این مجلس نصیبمان شده بود .
خطیب محترم ( حاج آقا سعادتی ) سخنان خود را ابتدا با گرامی داشت یاد و نام مرحوم حاج میرزا محمد غریبی و چند تن از بزرگان روستا آغاز نموده و سپس با یادی از مرحوم حسینقلی ( این مرد بی آزار روستای الکران ) صحبتهای خود را ادامه دادند ، خطیب محترم خود نیز از انبوه جمعیت حاضر شگفت زده شده بودند و در خلال صحبتهای خود چندین مرتبه اهالی الکران را ستودند و از آنان خواستند این وحدت و یکپارچگی را در سایر امور اجتماعی نیز داشته باشتد . همچنین ایشان در مدت سخنرانی خود چندین مرتبه از اهالی الکران بعنوان دایی های خود نام بردند که بدرستی هم بود ، زیرا مادر گرامی ایشان از اهالی روستای الکران می باشند .
من اگر جای خطیب محترم بودم ، از شهید روستا که عکس او در مقابل دیدگان ایشان بر دیوار مسجد نصب میباشد و پدر محترم شهید هم که بعد از چندین و چندین سال در مسجد حضور داشتند ، یادی می نمودم .
آقای میرزا حسین ، مرد همیشه در صحنه و زحمتکش مراسمات مذهبی .
آقای علی پناه و بقیه حاضرین در مجلس .
از سمت راست ، حاج آقا ایمان شاهی و جاج آقا ابوطالب طالبی و در این سمت هم حاج آقا سعادتی و بقیه حاضرین در مجلس .
فرزندان در سوگ از دست دادن مادر .
استا مرشد و آقای ودود دشتی ( از فرزندان حاج آقا بی لر ) و جلیل صولتی ، مروت باقرزاده و ....
از سمت راست ، ؟ رحیم طالبی ، آقا همت ، عبدالله عمی و ....
مادرم ، دلم عجب بوی آغوشت را می خواهد تا لحظه ای در آن آسوده و شیرین لبخند زنم ، ولی چکنم که شوری اشکهایم نبودنت را به من طغنه می زند .....
مادرم ، قسم بجان عزیزت که هیچگاه
یاد شکوهمند تو از دل نمی رود
- ۹۵/۰۵/۰۹
به هر حال ، بعد از رفتن ناباورانهء حاج محمد آقا ، دلشاد خانم نیز رفت . دلشاد خانم ،
سلام بچه های مادرم را به او برسان و به او بگو نگران بچه هایش نباشد ، آنها همان راهی را در زندگی رفتند که شما ترسیم نموده بودی ، به مادرم بگو در سایه آموزه های دینی که به ما یاد داده بودی ، و در کنار پدر فداکارمان هیچکدام از ما در این دنیا با مشکلی روبرو نشدیم .
روح همه اموات شاد ، اللخصوص دلشاد خانم