مرحوم فیروز سلطانی ( کدخدای روستای الکران )
آقای سلطانی پدر بزرگوار خدابخش و نوربخش سلطانی
همشهریان محترم
در هر جامعه ای هستند افرادیکه از نظر آنان فرهنگ مقدم بر سایر امور است ، در روستای ما نیز مرحوم فیروز سلطانی یکی از این افراذ بودند
اولین فرد از روستای الکران که دارای سواد خواندن و نوشتن بود ، او کدخدای روستای الکران بود ، تنها کدخایی بود که روابط حسنه ای با ژاندارمهای منطقه نداشت ، زیرا ژاندارمهای آن زمان همواره به مردم زور گفته و حق آنان را ناحق می نمودند . از دیگر خصوصیات بارز آن مرحوم صبوری بیش از حد ایشان بود .
پدرم ( حاج ابوطالب طالبی ) که از شاگردان ایشان محسوب می شوند ، می گوید : مرحوم فیروز اولین مدرسه را در روستای الکران حدوداً 65 سال پیش ایجاد نمود ، وقتی مرحوم فیروز این تصمیم را گرفت من ( حاج ابوطالب ) در کلاس چهارم ابتدایی در شهر رضی مشغول به تحصیل بودم ، وقتی این خبر را شنیدم از خوشحالی می خواستم پر در آورده و پرواز کنم ! آموزش و پرورش مشگین شهر به مرحوم فیروز گفته بود که اگر می خواهید در روستا ی الکران مدرسه داشته باشید باید خودتان بیائید از مشگین شهر میز و صندلی ببرید ! مرحوم فیروز باتفاق چند نفر از اهالی و با تعدادی اسب و الاغ عازم مشگین شهر شد ، من هم از شدت شوق و ذوقی که داشتم به همراه آنان رفتم ، مدت سه شبانه روز طول کشید تا میز و صندلی را به روستای الکران آوردیم .
مسئولین فعلی با در اختیار داشتن انواع ابزار های پیشرفته ، ارادهء لوله گذاری گاز شهری از روستای خلیفه لو تا روسای الکران که بطول فقط 4 کیلومتر می باشد را ندارند .!!
این مدرسه 22 نفر شاگرد داشت ، آقایان توکل وطن پرست ، ماشان اسلامی ، طالب محمدی و آقای قزبان از روستای پست کندی .
آقای عدالت کوهی ( این شاعر خوش ذوق که کتاب عدالت نغمه لری او در نمایشگاه رضی گل کرده بود ) از روستای طاقچه داش .
از روستای الکران نیز آقایان ، مرحوم حاج نادر بدری ، مرحوم خان آقا بلوری ،مرحوم عسگر فروزان ،مرحوم سخاوت سلطانی ، حاج امن نوری ، کربلایی عباسعلی شاهی ،کربلایی جبرائیل پناهی ، علی خان قاسمی و حاج ابوطالب طالبی از شاگردان این مدرسه بودند .
و اما بعد از یکسال و اندی چه اتفاقی در این مدرسه افتاد ؟!
روزی یکی از این 22 دانش آموز تکلیف درسی خود را انجام نداده بوده ، به رسم فرهنگ و تعلیم و تربیت آن روزگاران که متداول بوده ، معلم سیلی به صورت آن دانش آموز می زند !!!! .
فردای آن روز مادر همان دانش آموز به مدرسه رفته و سیلی محکمتری به صورت آقا معلم می زند !!!!!!!!!!!!!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .
یاد و نام مرحوم فیروز سلطانی و شاگردان آن مدرسه که اکنون در میان ما نیستند را گرامی میداریم .
- ۹۶/۰۸/۲۴