عکسهای قدیمی و بعضاً جدید
الکرانیهای عزیز ،
خیلی دلم می خواست اولین عکس ، عکس فدیمی پدر خودم باشد ، اما تا بیام بجنبم اولاً آقازاده آقا مرشد آن عکس جذاب و خاطره انگیز آقا مرشد را فرستاد که منجر به مسابقه شد ، الان نیز تا بیام دست به کار شوم ، آقا وحید فرزند آقای احمد شکری این عکسها را فرستادند و ما نیز جهت رعایت عدالت از همین جا شروع نمودیم .
جهت مشاهده بهتر روی عکسها کلیک نمائید .
این عکس 45 سال پیش در روستای آقبلاغ گرفته شده . فرستنده عکس خانم ایلیا عبادی هستند
اینجا اروپا نیست و این آقا نیز از اهالی اروپا نیست ، اینجا ایران و ایشان از اهالی الکران هستند ، اگر ایشان را بجا آوردید در قسمت نظر ها اعلام نمائید تا ما نیز بشناسیم .
در سمت چپ نفر اول مرحوم حمزه شاهی و بقیه نیز از اهالی پست کندی هستند .
سال 1348 مبدان فوزیه ( امام حسبن ) تهران
از راست ، حاج ابوطالب طالبی و مرحوم حاج بیوک آقا
عکس شمار 9
سال 1351 ، منطقه 9 آموزش و پرورش تهران . دو الکرانی در این عکس هستند ، میز آخر سمت راست نفر اول ........ ، نفر دوم............ . منزل ما میدان هفت حوض نارمک بود و مدرسه ما بالاتر از چهارراه سر سبز ، پدرم دوچرخه داشت و هر روز ما دو نفر را با آن به مدرسه میبرد و می آورد .
عکس 11
سال 1348 بیمارستان بوعلی تهران _ مهندس کریم طالبی یر روی تخت بیمارستان و عیادت اهالی الکران و الکرانیهای ساکن در بلوط کندی و آقبلاق از ایشان . از چپ حاج اسد قاسمی ( فرزند مرحوم حاج قلی خان ) ، آقای علی قاسمی ( فرزند مرحوم قاسم ) ، مرحوم حاج بیوک آقا ، فردی که پشت سر ایشان است آقای بخشعلی شیرزاد فرزند مرحوم خدامعلی ساکن آفبلاق و حاج ابوطالب و فردیکه دستش روی شانه آقا کریم میباشد آقای ناصر دشتی فرزند حاج آقاشیخ یدالله . به روایت از حاج اسد قاسمی و فرزند گرامی ایشان آقا یاشار و با تشکر از ایشان .
وقتی به این عکس نگاه میکنم ، احساس میکنم چقدر مطلب میشه در باره آن نوشت ، از اوضاع و احوال آن روزگاران پدرم تا مودت ، همدلی و انس و الفتی که بین همولایتهایم بر قرار بوده . برای عیادت از یک بچه این همه انسانهای شریف و دوست داشتنی ! و حالا وقتشه که آقا کریم تلافی کنه ، هر کدام از همشهریان که در ارتباط با ابنیه و علم ساختمان نیاز به مشورت دارند میتوانند از تخصص ایشان بهره ببرند . فقط اینو بگم که خیلی آدم سختگیر و منظبطیه .
عکس شماره 1
پدر و پسر چوب به دست ، وای د د ه وای !!
حالا با آقای مهندس میشه یــه جوری کنار اومد ، چون نه چوبش چوب درستو حسابیه و نه خودش اهل این کاره . اما حاجی صابر با ژستی که گرفته و این چوبی که در دست دارد ، من که می ترسم َشما را نمی دونم .
عکس شماره 2
عکسهای زیر را آقا وحید شکری فرزند آقای احمد شکری ارسال نموده اند ، با تشکر از ایشان . اشکال آنها بزودی برطرف خواهد شد ، منتظر اقدام دوباره آقا وحید هستیم .
نشسته از چپ 1 - مرحوم شیزین دل محمدی 2 - مرحوم محمد باقر برزین و بقیه را نمیشناسم منتظر اظهار نظر شماها هستیم ، ضمناً ساختمانی که در پشت سر قرار دارد ساختمان پاسگاه قدیم الکران میباشد .
عکس شماره 3.
از چپ مرحوم حاج یوسف شکری و آقای احمد ( شیخوردی ) شکری
عکس شماره 4
از چپ مرحوم شیرین دل محمدی و ؟ و ؟
عکس شماره 5
کلاً ؟ ؟ ؟
عکس شماره 6
مرحومه ناز خانم ( همسر مرحوم حاج یوسف ) و مرحوم تهمز شکری
عکس شماره 7
از چپ حاج ایاز شکری و مرحوم حاج یوسف شکری
عکس شماره 8
؟
از چپ مرحوم حاج رحیم دل و ؟
آقا ببخشید آفتاب بدم خدمتتون ؟
بله عینک وریب اله بیل کندی بگنمی !!
حالا خوب که گوشت الکران تو سفرشه ودر طبیعت الکران نشسته . ضمناً ، من نمیخورم ولی اون گوشت کمه .
بـــه بـــه ، یـــئـون دئون کند یاوا یردور !
این آقایون از جوانان عزیز روستا هستند ، فرزندان آقای خداشکر و آقای عباسعلی عمی .ترجیح دادند عید قربان را اینگونه در طبیعت سپری نمایند . ( عید قربان 94 )
- ۹۴/۰۸/۱۴