الکران (روستای مرزی علیکران)

____ پایگاه اطلاع رسانی روستای الکران _____ مدیران وب سایت : رحیم طالبی و رضا غریبی

الکران (روستای مرزی علیکران)

____ پایگاه اطلاع رسانی روستای الکران _____ مدیران وب سایت : رحیم طالبی و رضا غریبی

با سلام

این وب سایت با همکاری رضا غریبی الکران فرزند حاج قلیچ خان غریبی و
رحیم طالبی الکران فرزند حاج ابوطالب ایجاد شده است.
این پایگاه اطلاع رسانی جهت درج اطلاعات روستای الکران و معرفی شخصیت ها و اهالی روستا ایجاد شده است.
از بزرگواران تقاضا داریم جهت اداره بهتر این وب سایت ما را یاری فرمایند.


رحیم طالبی فرزند حاج ابوطالب باز نشسته
rahimtalebi44@yahoo.com




رضا غریبی فرزند حاج قلیچ خان غریبی
دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس
علم اطلاعات و دانش شناسی
نویسنده و شاعر
reza.gharibi272@gmail.com

آخرین نظرات
  • ۳۰ دی ۹۹، ۱۸:۲۰ - یاسر صدری
    عالی

تصاویر و آقا ایستام

سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۰ ب.ظ

الکرانیهای محترم ، به تصاویر زیر خوب نگاه کنید  ،  این اشیاء عتیقه نبوده و توسط نیروی انتظامی نیز   کشف نشده خیالتون راحت  باشه ،  این تصاویر مربوط به چه زمانی است ؟ هیچ می دانید این ابزارها  بارها از بغل گوش شما  رد  شده اند  ؟ با توجه به قدیمی  و محکم بودن این ابزارها که بعضی از آنها به قمه بیشتر شبیه است  ،  بروید  خدا را شکر کنید که گوش شما هنوز سر جا ش هست !   ، با دیدن این تصاویر ، شما  بیاد چه کسی می افتید ؟ آیا خاطره ای از ایشان دارید ؟   تصویر این شخص در زیر همین تصایر میباشد .

 

 




 


 



 


 آقای اسلام اسلامی قدیمی ترین آرایشگر روستا که بی شک خیلی از شماها خاطرات فراوانی از ایشان دارید ( با تشکر از جناب سروان  ابراهیم اسلامی برادر زاده آقا اسلام که زحمت کشیده و با وبسایت همکاری صمیمانه دارند )


همانگونه که ملاحظه می فرمائید  این تصویر مربوط است به آقای اسلام اسلامی و یا در گویش مجلی همان آقا ایستام خودمان که بار ها کلهء من وشما را کچل کرده و فقط چند تا مو در قسمت جلوی سرمان تحت عنوان تل نگه میداشت ، تازه اون هم با کلی منت که دارم سر شما را با مدل میزنم ( چون ما بچه ها اغلب از رفتن به سلمونی در می رفتیم ) .

یکی از هم  دوره ای های ایشان گفتند ،،  ایستام دمه ، دنــن  اللهون بلاسی ،، و  خاطره ای از ایشان نقل نمودند . ایشان گفتند من جوانی 18 ساله و تازه ازدواج کرده بودم ، جوانان در آن زمان توانایی و درخشش خود را با کا ر و تلاش نشان میدادند ، من نیز چند بسته علوفه زیر بغلم زده و راهی چشمه بودم تا آنها را خیس کرده و برای خوراک احشام آماده نمایم ، همینکه به سرازیری چشمه رسیدم ، پاهام پیچ خورد و خوردم زمین و علوفه ها نیز از دستم افتادند ، مشغول جمع آوری آنها بودم که آقا ایستام هم داشت از جلوی مسجد عبور میکرد که با دیدن این صحنه مسیرش را تغییر داده و به سمت من آمد ، من نیز خوشحال شدم و فکر کردم او به قصد کمک بطرف من می آید ، وقتی به من رسید چی گفته باشه خوبه ؟ !  ایشان به من گفت  کسی ندید من هم به کسی نمیگم نگران نباش ، این را گفت و رفت ، ذرست فردای آن روز مرحوم حاج رحیم دل که اتفا قاً در عروسی ساقدوش من بود ، مرا دید و گفت  هــــــــا میشنوم پاهات پیچ میخوره و میخوری زمین ! ( اشیدیم بودوریسن ) ،  تو دلم گفتم ای ایستام دیرم سنه .

  • ۹۴/۰۷/۱۴
  • نویسندگان ــــــــ رحیم طالبــی ــــــــــ رضا غــریبـی

نظرات  (۸)

سلام 

اقای اسلام اسلامی ارایشگر بوده میگن اون زمون گندم میگرفتن مومیزدن 
پاسخ:
علیکم السلام آقا سجاد
 دیگه چی میگن ، راجع به تخم مرغ اظهار نظر نمیکنند ؟
  • ا و تا یلی
  •  اگر این ابزار آنطور که شما میگی خطرناک هستند ، پس مربوط به آقای خداشکر هستند .
    پاسخ:
    سلام اوتایلی قارداش یا باجی

    اولاً ما نگفتیم خطرناک ، گفتیم محکم ، ثانباً آقای خداشکر خودش آدم خطرناکی ممکنه باشه  ولی ابزار بیچاره چه گناهی دارند ؟
  • بانوی الکرانی
  • با سلام

    تاجایی که بنده شنیدم آقای خداشکر آدم خطرناکی نیستن ایشون فقط مدافع حق وحقوقشون هستن....... کسی به دستو پاشون نپیچه ایشون کاری ندارن

    بهتره احترام هم وطن خودمونو داشته باشیم

    پاسخ:
    سلام
    بانوی محترم الکرانی ، جای بسی خوشحالی میباشد که نسبت به هم روستایمون به دیده احترام نگرستید و به دیگران نیز گوش زد نمودید تا به همدیگر احترام بگذاریم .به استحضار میرسانم تا اونجا که آقای خدا شکر را میشناسم ، در دل ایشان جز صداقت و پاکی و مردانگی چیز دیگری نیست ، در مواردی هم که کار با مشکل مواجه میشود ، باید بررسی شود که مشکل از کجاست .
    ضمناً حدوداً 10 روز قیل از عروسی سنتی با همسر آقای خداشکر مصاحبه ای انجام دادیم و نظر او را در مورد آقای خداشکر جویا شدیم ، بسیار شنیدنی و جالب بود ، چنان دفاع جانانه ای از آقای خداشکر نمودند و همه را شگفت زده کردند .
  • بانوی الکرانی
  • سپاس....
  • اذربایجان
  • باسلام :از جمله خصوصیات بارز زنان الکرانی حیا وغیرت است هر چند مشکلاتی داشته باشند . باید حواسمان باشد به خاطر علایق شخصی حقایق را نادیده بگیریم .سوابق افراد همه چیز را برایمان نشان میدهد.هرچند گذشته خوب اینده را برای ما تضمین نمی کند . بهتر در مورد کسی قضاوت نکنیم چون  خدابهتر میداند
    باعرض سلام مجدد
        من بانظردختر عمو موافقم و مطمعنم  اوتایلی خان اصلا از فامیل نیسن که اینطوری نظر دادن ااین اقار مردی هستن که همیشه از حقوق خودشون دفاع کردن نه تنها حقوق خودشون بلکه از کل الکران دفاع میکنن ولی کو گوش شنوا گه بشنوه وکو چشم بینا که ببنه  ایشالله اوتایلی خان هم  به شوخی این نظرودادن وقصدی نداشتن اما در جریان باشیم همیشه برای ایکه ادما به اهدافشون برسن اول سعی میکنن تفرقه تواون تیروطایفه بندازن و بعد ضعیف کنن ما هرچی ام باشیم پشت همیم ....
  • ابراهیم اسلامی
  • زینب جان شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما بی حسین شدن تو بود و شرمنده تر آنکه تو بی حسین شدی و ما حسینی نشدیم.

    با سلام و عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و یاران با وفای ایشان.

    آقای طالبی از شما به خاطر زحماتی که هم در حل مشکلات روستا و هم در شناساندن

    بزرگان روستا متقبل می شوید تشکر می کنم.                                                  

    پاسخ:
    با شکر از اظهار نظر جنابعالی ، بزرگان و قدیمی های روستا می گویند  یکی از سه نفریکه در مجالس عزا و عروسی جهت بر پایی هرچه بهتر مجلس زحمت میکشیده و به مجلس رونق میداده عموی شما آقا ایستام بوده ، پس وظیفه ما است تا نگذاریم زحمات و خدمات آنان به فراموشی سپرده شود .
  • محمد اسلامی
  • بو منیم وطنیم، بو منیم ائلیم

    جانیمدان عزیزدیر توپراغیم دیلیم

    آل قانا بویانسام یادا ساتمارام

    شرفیم وطن­دیر بیر آن آتمارام

    آنامین قانی­دیر آخان قولومدا

    دؤیوشه گئده­ رم وطن یولوندا

    قوربان­دیر بو خالقا بو یوردا جانیم

    باشی اوجا یاشاسین الکرانیم

    با سلام خدمت همه الکرانی های عزیز و دوست داشتنی. جناب آقای مهندس طالبی بابت مطالب خوبتان و پیگیری مشکلات روستا ممنون ، انشاا که مشکلات با همکاری هم حل شود.  

    پاسخ:
    ممنون آقای دکتر از شعرتون ، من نمیدونستم این الکران تا این اندازه در دل و جان اهالی خودش نفوذ دارد  ، حتی آنهائیکه فقط زادگاه پدرشان آنجا بوده ( تعدادی از اهالی بلوط کندی ، آقبلاغ ، امیر کندی ، زرگر  و ... ) آنان نیز دلشان گیر کرده در روستای الکران ، از مجنون ( به حالت تمسخر ) پرسیدند ، این لیلی چه امتیاز ویژه ای دارد که تو شیفتهء او شدی ؟ او پاسخ داد ،، سیز گرک لیلیه منیم گوزومنن باخاسوز ،،
     این اشعار ، سروده ها ، ابراز احساسات همه درست و بحقند و در واقع الکران لیلی است و ما همه مجنونیم .

                   با آرزوی موفیتهای بیشتر برای شما

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی