الکران (روستای مرزی علیکران)

____ پایگاه اطلاع رسانی روستای الکران _____ مدیران وب سایت : رحیم طالبی و رضا غریبی

الکران (روستای مرزی علیکران)

____ پایگاه اطلاع رسانی روستای الکران _____ مدیران وب سایت : رحیم طالبی و رضا غریبی

با سلام

این وب سایت با همکاری رضا غریبی الکران فرزند حاج قلیچ خان غریبی و
رحیم طالبی الکران فرزند حاج ابوطالب ایجاد شده است.
این پایگاه اطلاع رسانی جهت درج اطلاعات روستای الکران و معرفی شخصیت ها و اهالی روستا ایجاد شده است.
از بزرگواران تقاضا داریم جهت اداره بهتر این وب سایت ما را یاری فرمایند.


رحیم طالبی فرزند حاج ابوطالب باز نشسته
rahimtalebi44@yahoo.com




رضا غریبی فرزند حاج قلیچ خان غریبی
دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس
علم اطلاعات و دانش شناسی
نویسنده و شاعر
reza.gharibi272@gmail.com

آخرین نظرات
  • ۳۰ دی ۹۹، ۱۸:۲۰ - یاسر صدری
    عالی

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۴
مرداد

 

این روزها فصل برداشت گندم است ، این قوت بی رقیب سفر های ما ، می گویند نان برکت سفره است ، حقبقتاً هم همینطور است ، در اکثر کشور های دنیا من دیده ام اول نان را می آورند سر سفره ، در خیابان شریعتی تهران ، بالا تر از صدر  فروشگاه بزرگ و بسیار شیکی  وجود دارد که انواع و اقسام نان می فروشد ، در تابلوی سر در  این مغازه فقط یک کلمه نوشته شده است ، چـــــــــو ر ک ،

و اما این خوشه های طلایی گندم جهت تبدیل شدن به آرد مراحل مختلفی را طی میکند ، متولدین دههء چهل و قبل از آن ، خاطرات زیادی از این مراحل دارند ، آیا سوار بر ول شدن در خارمان یادتان هست ؟  بسیار لذت بخش بود ، یادش بخیر  ،  و اینک یکی از آن خاطرات را بازگو میکنم ، حدوداً 45 سال پیش بود ، روزی تعدادی از پسران در محلی بنام " سیرکه سیران " مشغول درو کردن گندم بودند ، من نیز نمیدانم به چه مناسبتی برای آنان چای برده بودم ، کمی دورتر از پسران نزدیکیهای جلوگیر ، دختران نیز مشغول درو کردن نخود بودند .

 

پسران از من خواستند بروم پیش دختران و از آنها نخود گرفته و برای پسران بیاورم در واقع پیغامی به من دادند که به دختران برسانم  ( آنها که خورده اند می دانند نخود تازه خوردنش خیلی خوش مزه است )  منه ساده و کم سن و سال هم راه افتادم به طرف دختران ، وقتی پیغام پسران را به دختران دادم ، آنها ابتدا بهم دیگر نگاه کرده و سپس کمی از من فاصله گرفته و شروع به پچ پچ نمودند ، نهایتاً یکی از آنان بعنوان سخنگو نزد من آمده و گفت ، برو به پسران بگو ما اجازه نداریم به کسی نخود بدهیم . !!!  جالب است بدانید یکی از آن دختران نامزد یکی از آن پسران بود و یا می خواست بشود .

درود بر دختران دیروز روستای الکران که فرزندان شایسته و با کفایتی امروز تحویل جامعه داده اند ، و درود بر دختران امروز روستای الکران که فردا فرزندان با کفایت و شایسته ای تحویل جامعه خواهند داد .

و اما اکنون با به بازار آمدن انواع و اقسام ابزار دور زدن پدر و مادر ، از قبیل ایمیل ، پیامک ، تلگرام ، استاگرام ، تویتر ، کوفت ، زهر مار  و...  آمار طلاق نبز رفته بالا ! من نمی خواهم همه چیز را بیندازم گردن این ابزارها ، ولی تدبیر آن روز دختران روستای الکران الگوی رفتاری خوبی حتی برای دختران امروز نیز می تواند باشد .

 

 

 

 

  • نویسندگان ــــــــ رحیم طالبــی ــــــــــ رضا غــریبـی
۰۹
مرداد

 

                                             انا لله و انا الیه راجعون

 

 مشروح گزارش این مجلس و عکسهای مربوطه را در ادامه مطلب لطفآ بخوانید ، با تشکر از آقا مصطفی عزیز  ( یکی از فرزندان کربلایی عباس عمی ) که در تهیه این گزارش و همچنین در پذیرایی از مدعوین زحمت زیادی کشیدند  .

  • نویسندگان ــــــــ رحیم طالبــی ــــــــــ رضا غــریبـی
۰۶
مرداد

 

 

 همشهریان عزیز ، می گویند انسان در طول عمرش دو بار بچه می شود  ! یک بار در ابتدای عمرش ویکبار نیز در انتهاء عمرش ،( آنجا که در اثر کهولت سن کم حوصله شده و برای هر کاری بهان جوئی میکند ) . از دوران بچگی ابتدای عمرمان که نتوانستیم لذتی ببریم ، زیرا در روستای الکران نه برق بود و نه تلویزیون ، پس بیائید از بچگی دوران انتهاء عمرمان لذت ببریم ! شما را دعوت می کنم به دیدن کارتون چوپان دروغگو  منتهی این بار به زبان مادری خودمان ، لطفاً خواستید ببینید  بچه های حقیقی را نیز کنار خود بنشانده و برای آنان توضیح دهید . ضمناً جهت نمایش بزرگتر آن، دو بار روی تصویر کلیک نمائید .

 

 

 

کلیپ زیر نیز شعر مختصری است  به زبان مادری خودمان  که توسط یک بچه آذری زبان اهل جلفا اجرا می شود . شما را نمی دانم ولی من گویش تبریزی را خیلی دوست دارم ، موقعیتی برایم فراهم شد تا به همراه خانواده به مدت سه سال در تبریز زندگی کنم ، جای شما خالی خیلی خوش گذشت .

 

 

 کلیپ زیر آهنگی است  تلفیقی از  ترکی و فارسی .

 

 

 این زبان ترکی از بس شیرینه ، هیتلر هم آن را بلد بوده ، لطفاً ببینید و بشنوید .

 

 

هیتلر مثل اینکه عصبانیه ، از او خداحافظی نموده و باز برگردیم به تبریز ، کلیپ زیر شاهگلی یا همان ایلگلی تبریز را نشان می دهد ، این مکان نیز یکی از مکانهای دیدنی تبریز می باشد ، در عصر هر روزی از تابستان که به آنجا بروی  احساس خنکی شدید می کنی ، این مکان خیلی مورد توجه گردشگران خارجی می باشد .

 

 نگران نباشید ، خواننده حرف بد نمی زنه ، راجع به دوستی و محبت می خونه .

 

در مدتیکه در تبریز بودم ، شعری را که از اوحدی مراغه ای حفظ نموده بودم  هر جا لازم می شد می خواندم و تبریزیها خیلی خوششان می آمد .

           تبریز مرا بجای جان خواهذ بود 

         پیوسته مرا ورد زبان خواهد بود

         تا در نچشم آب چرنداب و گجیل

        سرخاب زچشم من روان خواهد بود

 

 توضبح : چرنداب و گجیل از محله های قدیمی تبریز هستند و سرخاب نیز نام کوهی است در شمال شهر تبریز که شاعر به استعاره از آن استفاده نموده است .

 

  • نویسندگان ــــــــ رحیم طالبــی ــــــــــ رضا غــریبـی