مسجد ، پل و قبرستان الکران
پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۷ ب.ظ
ضمن تسلیت ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین ( ع ) و یاران با وفایش و به یاد در گذشتگان از این روستا که در سالهای دور در مکان این مسجد به عزاداری پرداخته اند ،
تصاویر مربوط به عزاداری اهالی روستای الکران است در تهران و روستا ( با تشکر از آقایان سجاد و هادی شاهی و سجاد محمدی ) بچه های گل روستای الکران .
بقیه تصاویر را در انتهاء و در ادامه مطلب می توانید مشاهده نمائید .
به اطلاع شما عزیزان میرساند
در تابستان 94 اینجانب به چندین روستای اطراف روستای خودمان سفر کردم و به مساجد این روستاها نیز سر زدم ، اما مسجد روستای الکران الحق در بین این مساجد نمونه است ، هم از نظر تزئینات داخلی ، هم از تظر مصالح بکار رفته در داخل مسجد ، هم از نظر معماری داخل مسجد و مهم تر از اینها از نظر بهداشت و تمیزی در وضعیت عالی میباشد .
چقدر خوب می شد همه بر میگشتیم روستا ومشکلات را با همدلی یکی یکی حل می کردیم ، گاز هم که در حال آمدن است انشاالله ودر زیر این آسمان صاف زندگی کرده و هر روز در این مسجد نماز جماعت برگزار میکردیم ، به در آمد کم قانع میشدیم در عوض با صفا و بدون استرس زندگی میکردیم .
روستاهایی را دیدم که مساجد شان علیرغم کمکهای دولتی ، سالهاست همچنان نیمه کاره به حال خود رها شده است . پس بیائیم از کسانیکه در ساختن مسجد روستا نقش داشتند قدر دانی نمائیم . این مسجد با صرف هزینه یکصدو پنج میلیون تومان به همت شما اهالی زحمتکش روستای مرزی و محروم الکران و به کمک خیرین دست به جیب این روستا و بدون دریافت هیچگونه کمک دولتی ، در کمتر از شش ماه مسجد قدیمی تخریب و سپس مسجد جدید احداث و به بهره برداری رسید که به نقش آفرینان در این پروژه باید دست مریزاد گفت . من اگر بخواهم از افرادیکه در این کار خداپسندانه زحمت کشیدند نام ببرم ، باید از تک تک اهالی روستا نام ببرم ، ولی فقط از چند جوان این گروه به جای تک تک شما ها نام می برم . آقای حسام دشتی فرزند گرامی آقا مرشد و نوه حاج بی لر ( بیگلر)
از راست ، استا علی ( فرزند مرحوم حسینقلی) آقای حسام دشتی ( فرزند آقا مرشد ) و عمو عباسعلی یکی از افراد ثابت و وفادار نسبت به روستا که عطای شهر را به لقایش بخشیده .
این جوان تحصیلکرده که مسؤلیت تربیت فرزندان من و شما را در آموزش و پرورش بر عهده دارد ،وقتی متوجه می شود پدرش جهت کار در مسجد روستا به الکران میرود ، او نیز به همراه پدر در ساختن مسجد روستا مشارکت نموده وبعنوان کارگر در کنار سایر اهالی انجام وظیفه می نماید . جا دارد به آقا مرشد وهمسر محترم ایشان بخاطر تربیت چنین فرزندان شایسته ای تبریک گفت .
از جوانان ساکن در روستا نیز آقایان بابک و حسین نوروزی ( فرزندان آقای خداشکر ) ومحمد و حمزه فروزان ( فرزندان کربلایی افسر ) آقا مصطفی ( فرزند عمو عباسعلی ) و آقا یحیی محمدیان و علی برزین نیز سنگ تمام گذاشتند .
و اما پل ورودی روستا
در احداث این پل نیز باید از از خیرین دست به جیب روستا تقدیر و تشکر نمود ، همانگونه که مستحضرید جهت احداث این پل ، مبلغ هیجده میلیون تومان هزیته گردید که بخشداری مبلغ دوازده مبلبون تومان آن را تقبل نمودند و الباقی آن را یعنی شش مبلبون تومان را تاکنون فقط سه نفر از اهالی ، آقایان حاج عارف ، حاج احد ، و حاج فریدون پرداخت نمودند . لذا سزاوار نیست هزیته پل بر دوش فقط این سه عزیز باشد ، شایسته است دیگران نیز پیشقدم شده و به هر میزان که مایل باشند کمک نمایند ، ناگفته نماند آقایان حاج فریدون و حاج عارف و این بنده حقیر مبالقی نیز برای سایر امور هزینه نموده ایم که صرفاً جهت اطلاع میباشد . یکی دیگر از اقدامات مفید حاج فریدون تهیه ی تابلوی دعای زیارت اهل قبور میباشد که در محل ورود به قبرستان زحمت نصب آن را نیز آقای الله قلی شکری ( فرزند مرحوم زیاد خان ) کشیده اند . جهت شادی روح اموات خود بخصوص مرحوم شیرین دل ( پدر حاج فریدون ) فاتحه ای قرائت کنیم .
به قبرستان این روستا که نظر می افکنی ،وسعت قبرستان نشان از قدمت این روستا دارد ، این قبرستان در واقع شناسنامه ما الکرانیهاست ، جوانان عزیز در این قبرستان مردان و زنان بزرگی آرمیده اند ، مردانی همچون علم ، خداشیرین ، فیروز ، محمد ، اسدخان ، آتاش ، سعدالله ، حکیمعلی ، صمیدخان ، عظیم خان ، غریب خان ، بالاخان (پدر مرحوم صفرخان) صفرخان و در رأس آنها صمّت ، ملک ، آقامحمد ، اروج و دیگر بزرگان و پیشکسوتان الکران ... و زنانی همچون حلیمه (مادر مرحوم فیروز )، مرجان ( مادر حاج مصمت ) ،سریه ( مادر حاج ایمان ، همسر مرحوم خداشیرین ) ، لاله ( مادر الله شکر ) و زهرا ( همسر مرحوح صفرخان) و تزه گل ( مادربزرگ حاج ابوطالب ) که پزشک سنتی روستا بود و آثار اقدامات پزشکی او را در بدن آقایان حاج فریدون و حاج ایاز شکری می توان مشاهده کرد .
بیائیم مشکلات را با مشارکت و هم دلی حل کنیم ، بیائیم با همدلی و وحدت روستای آبا و اجدادی خود را نگذاریم از بین برود .
یاد بود شهید سعید طالبی به مناسبت هفته دفاع مقدس از طرف مسؤ لین منطقه
جلوی درب منزل پدر شهید ( شهریور 94 )
جاج ابوطالب طالبی نفر اول سمت چپ
آمادگی جهت اجرای نقش در شبیه خوانی ^
و حالا چند عکس از هیئت الکرانیها در تهرانپارس ( با تشکر از آقای سهند همرنگ )
مجدداً برگشتیم به کیانشهر
- ۹۴/۰۷/۳۰
احسنت آقا معلم...
اگه اغراق و چاپلوسی به نظر نیاد من به وجود همچین برادر و پدری افتخار میکنم و خوشحالم که در ساخت مسجد روستامون سهیم بودیم
واما مدیر محترم سایت ضمن عرض خسته نباشیدوتوفیق روز افزون کاش اطلاع بدین که کمکهای مردمی برای رفع مشکل چطور و از چه راهی و به چه کسی اهدا بشه....
وایا در این زمینه صندوقی وجود داره؟؟؟ راستش در این زمینه اطلاعی ندارم از پدر هم نپرسیدم